چه سنگ شده این دلم
امروز در خیابان به آدمها که نگاه میکردم دیگر هیچ کس را دوست نداشتم،
نه مرد عابر
نه باغبان پارک ،
نه حتی راننده تاکسی را.
امروز چایم از همیشه تلختر بود .
راستی!!! صبح که به باغچه خانهمان نگاه کردم دیگر گل نداشت،
فکر کنم یک نفر قبل از رفتنش همه آنها را با خودش برده است،
یادت نرود هر روز براش گل بخری،
او گل را دوست میداشت.
سنگ
